ترجمه داستان کوتاه

سلام! کاربر مهمان

لَک‌لَک

ℜ ترجمه برگزیده و برنده‌ی مسابقه انجمن در بخش ترجمه داستان کوتاه عربی در سال 1403 ℜ روزی کشاورزی دید که پرندگانی ذرت‌هایی را که تازه کاشته‌ بود خراب می‌کردند؛ به همین دلیل در مزرعه‌اش دامی گسترد تا آنها را بگیرد. صبح روز بعد که به سراغ دام رفت تعدادی پرندّه خرابکار همراه با یک […]

حملۀ آسمی

ℜ ترجمه برگزیده و برنده‌ی مسابقه انجمن در بخش ترجمه داستان کوتاه ترکی استانبولی در سال 1403 ℜ وقتی دچار حمله آسمی می‌شید، نمی‌تونید نفس بکشید. موقعی هم که نتونید نفس بکشید، صحبت‌کردن براتون سخت می‌شه. ناچارید با ته‌مونده‌ی هوایی که توی ریه‌هاتون باقی مونده سر کنید؛ که اونم خیلی زیاد نیست، نهایتاً به‌قدر گفتن […]

ملودی گمشده

ℜ ترجمه برگزیده و برنده‌ی مسابقه انجمن در بخش ترجمه داستان کوتاه انگلیسی در سال 1403 ℜ کتابخانه‌ای متروک، مدفون در گذر زمان، با آرامش نظاره‌گر طلوع دوباره‌ی خورشید و گذر روزی دیگر است. قفسه‌های سنگین، سایه‌ی پیانوی بزرگ شکسته‌ای را منعکس می‌کنند که با دل‌تنگی کنار پنجره‌های فرسوده آرمیده است. پیانو در خاطرات روزگارانی […]

لاتاری

خواننده گرامی، لازم به ذکر است که به دلیل عدم امکان ویراستاری تطبیقی، انجمن مترجمان نمی‌تواند کیفیت ترجمه را تایید کند، این داستان کوتاه به انتخاب خود مترجم، ترجمه شده و شما در جایگاه خواننده این متن می‌توانید در بخش نظرات امتیاز دهید و یا نظر خود را برای مترجم بنویسید. صبح بیست و هفتم […]

جاده آسفالتی

ℜ ترجمه برگزیده و برنده‌ی مسابقه انجمن در بخش ترجمه داستان کوتاه ترکی در سال 1400 ℜ کامیونی که از ایستگاه به سمت مرکز روستا حرکت کرد بعد از دو ساعت تکان­‌های زیاد مرا اول جاده‌­ای که از دِه جدا می­‌شد پیاده کرد. حتی توان دو قدم برداشتن هم برایم نمانده بود. بر روی سنگ […]

نزاع

ℜ ترجمه برگزیده و برنده‌ی مسابقه انجمن در بخش ترجمه داستان کوتاه عربی در سال 1400 ℜ به فکرش خطور نمی­‌کرد که مرگ در بیخ گوشش به کمین نشسته است.. اصلا فکرش را نمی­‌کرد.. تمام مسیر عطر زندگی‌ای بکر می­‌پراکند انگار که همین حالا آفریده شده است، انگار که خدا تازه خلقش کرد تا زندگی […]

مهمان در خانه

ℜ ترجمه برگزیده و برنده‌ی مسابقه انجمن در بخش ترجمه داستان کوتاه انگلیسی در سال 1400 ℜ هرگز روزی را که آمد تا با ما زندگی کند فراموش نمی‌کنم. همسرم او را از سفر با خودش آورد. از ازدواجمان سه سال می‌گذشت و ما دو فرزند داشتیم. اما اصلا از زندگی‌ام راضی نبودم. من برای […]

فرمانروای نفرت

خواننده گرامی، لازم به ذکر است که به دلیل عدم امکان ویراستاری تطبیقی، انجمن مترجمان نمی‌تواند کیفیت ترجمه را تایید کند، این داستان کوتاه به انتخاب خود مترجم، ترجمه شده و شما در جایگاه خواننده این متن می‌توانید در بخش نظرات امتیاز دهید و یا نظر خود را برای مترجم بنویسید. تحت سرپرستی ارباب دیوانه […]

با ردپای اربابان

خواننده گرامی، لازم به ذکر است که به دلیل عدم امکان ویراستاری تطبیقی، انجمن مترجمان نمی‌تواند کیفیت ترجمه را تایید کند، این داستان کوتاه به انتخاب خود مترجم، ترجمه شده و شما در جایگاه خواننده این متن می‌توانید در بخش نظرات امتیاز دهید و یا نظر خود را برای مترجم بنویسید. وقتی که پاییز می‌رسید […]

داستان یک روح

ℜ ترجمه برگزیده و برنده‌ی مسابقه ترجمه داستان کوتاه  انجمن در سال 1399 ℜ انتهای خیابان برادوی، اتاقی بزرگ در خانه‌ای بسیار بزرگ و قدیمی گرفتم که پیش از من، سال‌های زیادی بود کسی از طبقات بالایی‌اش استفاده نمی‌کرد. خانه، مدتی مدید به دست گردوغبار و تارعنکبوت رها شده بود و سکوت و تنهایی بر […]