بارانزاد
بارانزاد
ضحی کاظمی
ضحی کاظمی متولد ۱۳۶۱، تهران، دوران دبستان خود را در تهران و راهنمایی و دبیرستان را در لندن گذرانده است. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مهندسی مواد (دانشگاه علم و صنعت ایران) و سپس کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی (تهران- مرکز) ادامه داده است. ترجمه را پیش از داستاننویسی شروع کرد. اولین رمان او «آغاز فصل سرد» سال ۹۱ از سوی نشر افراز روانه بازار شد. وی از نویسندگان مطرح در عرصه ادبیات گمانهزن است. برخی کتابهایش از جمله بارانزاد، برنده جایزه نوفه، در انگلستان نیز به چاپ رسیده است.
حوادث و بلایای طبیعی، جهان و مردمانش را نابود کرده است و معدود افرادی که زنده ماندهاند با ساختار جدیدی که ریشه در دین و آیین جدید دارد زندگی میکنند. تمدن به قهقرا رفته و حتی از فرهنگ گذشته نیز چیز چندانی بر جای نمانده است. کتابها را در مراسم کتابسوزان سوزاندهاند و باقیمانده آنها را از دسترس مردم خارج کردهاند. تیراد که از مبلغین آیین جدید است به علت موقعیت خاصش به این کتابها دسترسی دارد و دراین میان به نوشتههایی برمیخورد که با سئوالات بسیاری همراه میشود. اما پیش از آنکه فرصتی برای جستجوی بیشتر داشته باشد، او را راهی مأموریتی برای حل معمای مرگ زنان باردار و رسیدگی به مشکل آوارگان میکنند. مأموریتی خطیر که زندگیاش را دگرگون میکند.
بارانزاد، داستانی است که در فضایی پساآخرالزمانی اتفاق میافتد. تغییرات اقلیمی منجر به حوادث مرگباری روی زمین میشود؛ بارندگی بیپایان و پس از آن مه غلیظی که مرگ را به همراه میآورد. آنها که زنده میمانند در ساختار سیاسی، اجتماعی و آیینی نوینی ادامه حیات میدهند. در نگاه اول این ساختار با آنچه میشناسیم تفاوتهای بسیاری دارد؛ هیچ چیز مانند گذشته نیست. اما با اینکه پوسته ظاهری به کلی دگرگون شده است؛ آنچه زیر این پوسته در جریان است همان ماهیتی را دارد که در تمام طول تاریخ بشر داشته است. همچون همیشه کسی که حقیقت را میداند محکوم به مرگ است و کسی که در پی حقیقت است با خطر دست و پنجه نرم میکند. سودجویان کماکان در تلاش برای حفظ منافع خود از هیچ قساوت و جنایتی دریغ نمیکنند. سه یار جدا نشدنی، زر و زور و تزویر باز هم دست در دست هم مردم بیپناه را هدف گرفتهاند تا جهان را آنگونه بسازند که خود میخواهند و جهل و نادانی مردم همچنان راهگشای منفعتطلبان است. در نهایت میشود گفت دنیای بارانزاد در اوج بیگانگی، کاملا آشناست.
No Comments